درونم شلوغه و نمی دونم چی بگم.

یک وقت هایی نمی دونم کی ام؟ چکاره ام؟ هدفم چرا گم شد؟ چرا ول دادم؟ چرا شل شدم؟ (علاوه بر کار حرفه ای توی فضای مجازی) دلم یه هدف محکم میخواد تا توی فضای حقیقی براش بدوام. 

بدبختی اینه خودم میدونم چمه ولی راه حلش رو نمیدونم.

از قضاوت شدن و راه حل های بقیه خسته و زده شدم.

حوصله ی حرف زدن با بقیه رو ندارم.

یه رفیق دارم که هیچ وقت بهش نمیگم چمه، فقط بهش میگم "من نیت میکنم تو برام حرف بزن" چون خودش میدونه و بهش گفتم که خدا خیر آدما رو به زبون عزیزشون جاری میکنه". شدیدا بهش اعتقاد دارم. عمیقا بارها و بارها تجربه اش کردم چه از زبون این رفیقم، چه از زبون بقیه عزیزانم.

خسته ام و از این خستگی خسته ترم. 

من از دوباره حیرون شدن میترسم، همین.

 

5 شب مونده به محرم. دعا کنید برا همدیگه.

قدم قدم با یه عَلَم...

من نیت میکنم تو برام حرف بزن!

بهش ,رو ,بقیه ,حرف ,  ,زبون ,میکنم تو ,نیت میکنم ,برام حرف ,حرف بزن ,توی فضای

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اخبار و آموزش آی تی کامپیوتر و نرم افزار فلزیاب ارزان قیمت آقای نوستالژی خدا با ماست پس چرا ترس نقاشی ساختمان 110 - نقاشی خانه - نقاشی ساختمان - رنگ روغنی - رنگ پلاستیک اخذ مشاوره و صدور گواهی نامه ایزو دختر فصل رنگارنگــ سفر یادداشت های یک پسر موسسه پژوهشی ماد دانش پژوهان